نفیرسیمرغ

ساخت وبلاگ
به این سن رسیدم و تابحال نمیدانستم که چقدر چیزهای زیادی هست که در من وجود ندارد. مثل خیلی از قدرت ها! خیلی از نخواستن ها! بیراهه نرفتن ها! فهمیدن ها! جای خیلی چیزها خالیست! زنانی که از تمام دنیا تنها دهات خودشان را دیده بودند، پایشان را جلوی پدر و مادر دراز نکرده بودند، به جز شوهرشان مردی را ندیده بودند، دوسال به دوسال آبستن بودند، هرروز تا کمر توی تنور دست ساز گلی برای سفره های محقرشان نان می پختند ، تمام تفریحشان سال به سال با بهار می رسید که با بقیه زنان می نشستند و از زندگی هایشان می گفتند! گاهی اگر دردی می رسید داغ زندگی را با گوشه چارقدشان از روی گونه هایشان پاک می کردند... نمیدانم، زنانی که گفتم هم برای این چیزها فکری بودند؟     نفیرسیمرغ...
ما را در سایت نفیرسیمرغ دنبال می کنید

برچسب : کاش نمیفهمیدم, نویسنده : nafiresimorgho بازدید : 89 تاريخ : شنبه 6 آذر 1395 ساعت: 6:54